یوگای خرد و فرزانگی جلد اول, mojtaba Valibeigi, Manouchehr Alborzi [large ebook reader .TXT] 📗
- Author: mojtaba Valibeigi, Manouchehr Alborzi
Book online «یوگای خرد و فرزانگی جلد اول, mojtaba Valibeigi, Manouchehr Alborzi [large ebook reader .TXT] 📗». Author mojtaba Valibeigi, Manouchehr Alborzi
7
ذهن به سمت موضوعات بیرونی با نیروی میل و تمایلات کشیده میشود. با متقاعد کردن خود در مورد توهم موضوعات حسی از طریق بررسی در ماهیتشان و با پرورش بیتفاوتی به موضوعات دنیوی، ذهن میتواند درنهایت مهار شود و به اطاعت از خود بازگردد. به کمک این تمرین یوگا، ذهن یوگی صلح در خود را حاصل میکند.
8
ذهنتان را در مورد نقصانهای زندگی نفسانی و ماهیت غیرواقعی اشیا تفهیم کنید. با ذهنتان به صحبت بنشینید. ذهن را مجاب و متقاعد کنید.
9
ذهن به حرفهایتان گوش فرا میدهد. بهتدریج سرگردانی ذهنی رخت برخواهد بست. سپس ذهن بهطور پایدار و ثابتی در مرکز وجودتان آرام میگیرد.
10
اگر ذهن کنترل شود، سپس قادر به خدمترسانی عالی است. اگر آن را مطیع و رام نکنید، درد و رنج بیپایان ایجاد میکند.
11
ذهن دستهای از امیال(واساناها) و تصورات(سانکالپا) است. ذهن مجموعهای از دوست داشتنها و دوستنداشتنهاست. نابودی ذهن، موناناسا نامیده میشود.
12
ذهن بر همه حواس ریاست دارد. ذهن چیزی بهجز جریان تفکرات نیست. ذهن خود را تقسیم میکند و در میان اشکال مختلف و علتهای چندگانه خود را مینمایاند. زمان محصول تصور ذهنی است و به جریان ذهنی بستگی دارد. شبح ذهنتان در تئاتر این جهان با موسیقی اندامها میرقصد. کسی که بر ذهنش غلبه یافته، بزرگترین جنگجوست. ذهن بهخوبی کنترلشده، میتواند هر چیزی را برای شما انجام دهد. اینچنین ذهنی دوست و پیر شماست.
क्लेश
پریشانیهای ذهن
1
پریشانیهای ذهنی حاصل جهل، ایگو (نفسپرستی)، وابستگی، نفرت و چسبیدن به زندگی است. همه این پریشانیها، ذهن را مانند بیماری جسمی مختل میکنند. ازاینرو مانعهای بزرگی بر مدیتیشن هستند. آنها به انسان آویزان شدهاند و این ویژگیها را پایدار میکنند. آنها امواج فکری را اوج میدهند و کارماها را با ایجاد وابستگی آنها به یکدیگر جهت حمایت متقابل به ثمر مینشانند.
2
اگر چسبیدن به زندگی، وابستگی و نفرت را ریشهکن کنید، این جریانات خواهند مرد. اگر نفسپرستی را از بین ببرید، دو جریان دیگر، دوست داشتن و دوستنداشتن از بین میروند. ریشه نفسپرستی، چسبیدن به زندگی، وابستگی و نفرت، جهل است. اگر جهل با کسب دانش روح از طریق سامادهی از بین رود، چهار سَم (کلیشا) دیگر خودشان از بین میروند.
3
کارماها بر پریشانی و گرفتاری ها تکیه می کنند و گرفتاری ها نیز به نوبه خود بهوسیله کارماها شکل میگیرند. این پشتیبانی متقابل است. این چرخه ای شبیه چرخه دانه و درخت است.
4
این چهار سم (کلیشا) -یعنی نفسپرستی (آسمیتا)، وابستگی(راگا)، نفرت(دوشا) و چسبیدن به زندگی(آبهینیوا)- انرژی اولیه (ماهات تاتوا)، ایگو(نفس) و عناصر ریشه را زیاد میکنند. آنها پنج گرهای هستند که انسان را به چرخه تولد و مرگ گره میزنند. مهمترین گره، جهل است. که علت اساسی است. چهار سم (کلیشا) دیگر یعنی ایگو (نفسپرستی)، وابستگی، نفرت و چسبیدن به زندگی، تأثیرات جهلاند. درد و گناه فقط جهلاند. این کیفیات در کسانی ظاهر میشوند که طبیعت خالص ابدی و سعادتمندانه حقیقی روح را فراموش کردهاند.
5
جهل (آویدیا) سبب فهم نادرست میشود. انسان با شهوت و انواع مختلف وابستگیها کور و وجودش سمی میشود. جهل فهم را تیرهوتار میکند. انسان جاهل، در هنگام حیات، مرده است. روح زنده دفن شدهای علیرغم ثروت، دارایی و دانش کیهانیاش است.
6
دلبستگی، کشش و جاذبه به سمت لذت است. از طریق خاطره، لذتی که قبلاً تجربه شده، دلبستگی یا میل به سمت آن لذت افزایش مییابد؛ این دلبستگی و وابستگی به لذت یا ابزارهای لذت (یعنی اشیا و موضوعات بیرونی)، وابستگی است.
7
میل به فکر کردن به لذت، زیرمجموعه وابستگی است. من کوچک یا ایگو (نفس)، علت ریشهای وابستگی است. با به یادآوردن لذت، دلبستگی به آن نیز بهعنوان پیامدش شروع میشود. هرجایی که لذت باشد، وابستگی (راگا) در کنار آن است. چرا اینقدر به زنتان وابستهاید؟ چون لذتی از او کسب کردهاید. عاشق پولید؛ به پول وابستهاید، چون چیزهای مختلفی را میتوانید بگیرید که برایتان لذتبخش است.
8
همه ما در جستجوی خوشبختی هستیم. اما در تلاش برای کسب خوشبختی مسیر اشتباهی را پیشگرفتهایم از طریق دنیای مادی بیرونی (آبژه های بیرونی)، از طریق دامان مادر، اسباببازیها، کتابها، مدارج دانشگاهی، از طریق زن، بچه، پول، شهرت و قدرت.
9
چیزی عزیزتر از یک فرزند، عزیزتر از یک همسر، عزیزتر از ثروت، عزیزتر ازنیروی حیات (پرانا) و حتی خود زندگی وجود دارد؛ آن چیز عزیزتر، من متعال، آتمن یا روح است. اوست که در قلبتان پنهان است.
10
جستجویی برای پیدا کردن این عزیزترین با پس راندن ذهن از آبژه ها (موضوعات و اشیا بیرونی)، با کنترل حواس ، با تمرین یاما (پرهیزات)، نیاما (واجبات)، تمرکز، مدیتیشن و سامادهی انجام میشود.
11
با یادآوری درد حاصل از تجربیات گذشته، نفرت نسبت به درد و اشیایی که موجبات درد را فراهم آوردند، ایجاد میشود. این دوشا است. شما تلاش میکنید تا از شر چیزهایی که موجب درد میشوند، رها شوید. در این دنیا انسان، درد را دور میکند و به سمت لذت می دود. هیچکسی به او یاد نداده تا دنبال لذت باشد. ذهن از سرور آفریده شده، بنابراین به دنبال لذت میرود.
12
دوشا به معنی نقص و کاستی است. در ذهن سه کاستی وجود دارد، ناپاکی یا گناه (مالا)، آشفتگی یا سرگردانی ذهنی (ویکشیپا)، حجاب حقیقت (آوارانا).
13
همچون پری سبک در میان باد طوفانی، ذهن در میان موضوعات عشق و نفرت سرگردان میشود. میان موضوعات نفسانی و بیارتباط با خرد، همچون سگی ولگرد بیهیچ نتیجهای به دور خود بیهوده میچرخد. این ذهن فرومایه در طمع تملک ثروت بسیار میچرخد. سگ وحشی ذهن، با پیروی از جفتش یعنی میل و خواسته، همیشه آدمهای دنیوی فقیر و نادان را مانند لاشههایی صید میکند.
14
ذهن بدون قرار و ثبات استوارانه بر هیچچیزی، دستخوش آشفتگی و نیروی متلاطم بیحدوحصر میشود. ذهن، متلاطم شده و سپس سردرگم و گیج میشود؛ از یک موضوع مادی(آبژه) دور شده و سپس باز به آن برمیگردد. بیهوده شاد شده و با منیت (آهانکارا) مسموم میشود. ذهن از طریق تلاطم و آشفتگیاش، طعمه ترس میشود.
مالا (ناپاکی) بایستی با عمل به کارما یوگی پاک شود؛ ویکشیپا (آشفتگی و تلاطم ذهنی) بایستی با پرستش (اوپاسانا)، تراتاکا (تمرین خیره شدن به یک نقطه مانند شعله شمع)، تمارین تنفسی (پرانایاما) و مدیتیشن برطرف گردد. آوارانا (حجاب حقیقت) بایستی با عمل به یوگای خرد و فرزانگی (جنانا یوگا) و درک درست از اینکه ما اوییم، کنار رود. تنها آنزمان خودشناسی امکانپذیر است.
5
اگر چهره حقیقیتان را میخواهید بهروشنی در آینه ببینید، باید کثیفی آینه را پاک کنید، آن را ثابت نگهدارید و پوشش آن را بردارید.
6
حسادت از ذهنیت کوچک ناشی میشود. ذهن حتی افراد با تحصیلات عالیه که بر منابر موعظه میکنند نیز با حسادت و نفرت و ذهنیت کوچک پر میشود. چه شرمآور!
7
این واعظان ازآنجاکه باهوشاند، روشهای حیلهگری را طرح میریزند و برنامههایی برای تخریب دیگران میچینند تا شهرت و احترامی تام و تمام بر خودشان دستوپا کنند.
8
یک موعظهگر کوچک فکر در هرجایی بذر جدایی، نفاق و عدم توافق را میپراکند. او آفت و تهدیدی برای جامعه است. آدمی با تمامی صفات شیطانی است. هیچ ویژگی رهایی دهندهای در او نیست. بیشتر از آنکه برای جامعه خوب باشد، مضر است.
9
آبهینیوا، میل قوی به زندگی است. در همه موجودات زنده، نفس وجود دارد: ممکن است من به زندگی خود ادامه دهم. ممکن است زنده بمانم.
10
چنین نفسی، چنین میلی به زندگی در کسی که سرشت مرگ را تجربه کرده است، وجود دارد. تجربه مرگ در تولدهای پیشین، به شکل میل لطیفی برای زندگی در تولد بعدی ظاهر میشود و به شکل ترس از مرگ نیز خود را نشان میدهد. چنین میلی برای زندگی، آبهینیوا است.
11
حتی کرمها نیز از مرگ میترسند. این ترس از مرگ هم در خردمندان و هم در جاهلین وجود دارد. این ترس هم در افراد باسواد و هم در بیسوادان وجود دارد. تجربه گذشته ی درد مرگ، هنوز اینجا در ذهنتان است. بنابراین از مرگ در این زندگی میترسید. این دلیلی است برای میل قوی که برای زندگی وجود دارد.
12
وقتی یوگی وارد حالت سامادهی میشود، این پریشانیهای ذهنی (کلیشاها) همچون دانه ی سوخته، میسوزند و همراه با ذهن در آگاهی روح با آتش دانش حل میشوند.
13
انحلال ذهن وقتی روی میدهد که ذهن درونا به سمت روح یا آگاهی کیهانی میرود و انحلال (لایا) در آگاهی کیهانی در طول آسامپراجناتا سامادهی روی میدهد.
14
در آسامپراجاناتا سامادهی، بالاترین حالت سامادهی که حالتی از برکت و سرور است، حاصل میشود که محصول تشخیص بهدستآمده در مورد سرشت حقیقت یا خود متعال است و افکار ناپدید میشوند.
15
پریشانی و گرفتاریهای ذهنی (کلیشاها) با افزایش حالات متضاد آنها از بین میروند. با اوج گرفتن جریانات فکری مخالف این کلیشاها در ذهن، آنها از بین میروند.
16
نفرت نه با نفرت که با عشق زدودنی است. وقتی مانع افکار نادرست و شیطانی در ذهن شده و ذهن را با افکار مخالف آنها یعنی افکار خوب و درست پر میکنید. وقتی ذهن را به حالت متضاد فکر منفی عادت میدهید؛ افکار شریف را در ذهن به تصویر میکشید؛ وقتی بر کیفیات ساتویک میافزایید، آنگاه این افکار و تصاویر شریف و پاک که در ذهن خود نقش میبندید بهعنوان پادزهری بر این درد و رنج ذهنی که ناشی از افکار و تصاویر منفی است، عمل میکنند.
17
تمرین جایگزینی افکار شریف و متعال با افکار منفی و ناپسندیده در یوگا، پراتیپاکشا بهاوانا نام دارد. در این روش سالک با پرورش اندیشههای متعال و شریف و تصویرسازیشان، آنها را جایگزین تمامی افکار منفی و پستی میکند که در ذهن جریان دارد. با نقش بستن مکرر چنین افکار والایی بهجای افکار پست متضادشان بهتدریج چنین افکار منفی رنگباخته و افکار متعال بر لوح ذهن نقش میبندند.
18
این تمرینی عملی برای توسعه معنوی است. اگر شهوت در هنگام تمرین براهماچاریا (تمرین تجرد) برای شما مشکل ایجاد میکند، با افکار الهی به مقابله آن بپردازید. به جلال و شکوه براهماچاریا و فواید شگفتانگیز آن و دردسرهای ناشی از شهوت فکر کنید. اگر میل به صدمه زدن به هرکسی در شما به وجود آمده است، به عشق و فواید آن فکر کنید. اگر عادت به گفتن دروغ دوباره نمایان شد، به مزایای سخن راست و مضرات دروغ گفتن فکر کنید. بهاینترتیب، میتوانید با افزایش فضیلتهای متضاد و یا عادت دادن ذهن به تعادل ، همه نقصان ها را برطرف کنید.
19
وقتی افکار صدمه زدن به دیگران وارد ذهنتان میشود، به مزایای آسیب نرساندن فکر کنید. این روش پراتیپاکشا بهاوانا است. اگر مشغول به افکار متضاد شوید، تمامی افکار پلید که مانع یوگا هستند، رخت برخواهند بست.
20
ممکن است بیست بار در تلاش خود شکست بخورید، اما آرامآرام قدرت معنوی درونی به دست خواهید آورد. اگر جریان قوی عصبانیت را به سمت کسی یا جایی در دورترین نقاط نیز بفرستید، به دشمن شما آسیب میرسد و جو آنجا را آلوده میکند و مجدد بهسوی شما بازمیگردد و به شما آسیب میرساند.
21
پریشانیهای ذهنی (کلیشاها) گواهی بر عواقب و پیامدهایی دارند. آنها، انسان را به انجام کارهایی میکشند و ازاینرو ثمراتی برای انسان به بار میآورند.
22
وقتی عمل بسیار خیرخواهانهای انجام میدهید؛ اثر و خاطره این عمل در حالتی لطیف در ذهن ناخودآگاه نقش
Comments (0)