یوگای خرد و فرزانگی جلد اول, mojtaba Valibeigi, Manouchehr Alborzi [large ebook reader .TXT] 📗
- Author: mojtaba Valibeigi, Manouchehr Alborzi
Book online «یوگای خرد و فرزانگی جلد اول, mojtaba Valibeigi, Manouchehr Alborzi [large ebook reader .TXT] 📗». Author mojtaba Valibeigi, Manouchehr Alborzi
23
انسان خوب به دوستش کمک میکند، حتی اگر از او بسیار دور باشد؛ تنها با افکارش به او کمک میکند. اجازه ندهید افکار بد به کارخانه ذهنتان وارد شود؛ همیشه به نظاره افکارتان بنشینید. از افکار بیهوده اجتناب کنید. انرژی ذهنتان را حفظ کنید. افکار والا را بپرورانید، همیشه خود را در حال انجام اعمال بافضیلت و در مطالعه کتابهای مذهبی مشغول کنید. افکار تصادفی و اتفاقی را از بین ببرید.
24
پریشانیهای ذهنی (کلیشاها) به دو صورت لطیف و زمخت در ذهن جای میگیرند. شکل لطیف این کلیشاها که بهصورت ایده یا خاطرهای در ذهن نقش بسته بهصورت ناخودآگاه به حیات خود ادامه میدهد (ساماسکاراها). شکل زمخت این کلیشاها یا این کثیفیهای ناویژه ذهنی به شکل امواج فکری (وریتیها) در ذهن فرد جریان دارند. آدمی به آنها فکر میکند و اسیر این امواج فکری خشم، حسادت، دروغ و ... میشود. ریشه چنین گردابهای فکری اسیرکنندهای در شکل لطیف آنها نهفته است.
25
گردابهای فکری پریشان کننده(کلیشاهای ذهنی) با مدیتیشن از بین میروند؛ با کریا یوگا پاک میشوند.
26
در سامادهی شکل لطیف پریشانی های ذهنی (ساماسکارها) همراه با تخریب ذهن از بین میروند. مدیتیشن منظم و سیستماتیک لازم است. بایستی مدیتیشن عادت شود.
27
لذت در واقعیت، فقط درد است. در گیتا میخوانیم که لذتهایی که با آنها ارتباط برقرار میشود بهراستی زهدان درد هستند، زیرا آغاز و پایانی دارند و در آنها شادی برای خردمندان نیست. لذت با درد، گناه و ترس آمیخته است.
28
لذت عطش به چیزهای مادی و عینی را افزایش میدهد و این عطش و حرص ارمغانی جز درد ندارد. ذهن با چشیدن لذت نفسانی بیقرارتر میشود. ترس از دست رفتن شادی شکل میگیرد. لذت نفسانی، خیالی و موهوم است، ذهن آن را میآفریند. بههیچوجه شادی در آن نیست.
29
برای انسانی با قوه تمیز و تشخیص، شادی حاصل از شناخت خود که برخواسته از آسامپراجناتا سامادهی است، تنها سعادت ابدی و حقیقی است. هر تجربهای از لذت، میل بیشتری را میآفریند. امیال بیپایانند. وقتی میل و خواستهای برآورده نشد، احساس اضطراب، بدبختی و ناامیدی دست میدهد.
30
اضطرابی که به خاطر حفظ و از دست ندادن موضوعات و چیزهای لذتبخش ایجاد میشود، درد بزرگی را به همراه دارد. تصویری که لذت بر ذهن بجای میگذارد، خواستههایی را به وجود میآورد. این خواستهها حاصل خاطره آن لذت است که درد را به ارمغان میآورند.
31
لذت بردن نمیتواند رضایت از امیال را سبب شود. همچون روغن که وقتی در آتش ریخته میشود، آن را میافروزد، به همان ترتیب لذت نیز خواستهها و امیال را میافروزد. اگر خواسته موردنظر برآورده نشود، درد شروع میشود. حتی اگر برآورده شود، در صورتیکه اندامهای حسی و عملکردی آدم ضعیف و سرد باشند، باز درد میکشد، چون قادر به لذت بردن نیست. آیا فرد مولتی میلیونر از بهترین غذاهای دنیا میتواند لذت ببرد، وقتی از درد معده رنج میبرد.
نفرت به سمت افرادی که در مسیر لذت ایستادهاند، کشیده میشود. لذت بیشازحد، بیماریها را به همراه دارد.
32
یک یوگی از امیال در شکل لطیف آن در ذهن (واساناها) و نقش و خاطرات و اثرات ذهنی (ساماسکارهایی) که در طول لذت به وجود میآیند، میترسد. این واساناها و ساماسکارها درد بیشتری را برای او به همراه دارند. بایستی جلوی بدبختی که هنوز نیامده است را گرفت.
33
مرد دنیوی که ذهن خام و ناخالصی دارد از درد آگاه نیست. تنها چیز قابلاجتناب، درد آینده است. دردی که مربوط به گذشته است را تنها میتوان توضیح داد. دردی که هماکنون، در همین لحظه تجربه میشود نیز در حال تجربه آنیم. اما میتوانیم از پریشانیهای ذهنی آینده با درک علت و منشأشان جلوگیری کنیم.
34
تمام تجربیات این دنیای کوچک را خیلی سریع برآورده کنید. هر کاری که میخواهید انجام دهید تا تجربیات این دنیای همچون رؤیا را به دست آورید. اما چرخه تولد و مرگ را بهسرعت در همین تولد و نه در تولد دیگر پایان دهید. یا همین حالا یا هرگز.
35
هرگز این هدف، این ایدهال و این نقطه ثقل را فراموش نکنید. تجارب این دنیا به شما میآموزد که هیچچیز مهمی در این دنیای مادی وجود ندارد؛ و سراسر درد است؛ صرفاً رویای طولانی است.
36
هیچ عشق واقعی در این دنیا وجود ندارد. روزی خواهید فهمید که عشقی که اینجاست خودخواهانه، تظاهر گونه، تغییرپذیر و تمامشدنی است.
37
صرفاً دانش روح و آتمن از طریق آسامپراجناتا سامادهی میتواند سعادت واقعی و تمامنشدنی، آرامش ابدی و جاودانگی را به ارمغان آورد.
38
این دنیای مادی و بیرونی، عناصر و طبیعت بهترین آموزگاران شما هستند. از آنها سپاسگزار باشید. از شبکه تنیده شده بهوسیله مایا (وهم) خیلی سریع رها شوید و با شجاعت و شادابی سریعاً این خود واقعی را بشناسید.
39
غفلت را از بین ببرید. هویت دادن خودتان با جسم و ذهن را رها کنید. به ورای این جسم و ذهن بروید و آگاهی متعال روح را بشناسید. اوست که ورای علت و معلول است، بیتغییر است و نه آغاز و نه پایانی دارد. خودتان را در تمرین معنوی و شناخت من متعال مشغول سازید. تعلل نکنید هیچ تأخیری در این زمینه نکنید. ذهن بازیگوشتان شما را آشفته نسازد.
40
همه پرتوهای ذهن خود را گرد هم آورید. آنها را متوجه خدا سازید. بهطورجدی در پی کسب دانش خدایی، باشید. سرسختانه مبارزه کنید. شما موفق خواهید شد.
41
خوردن، نوشیدن، خواب و کمی خنده، گریه بسیار! این همهچیز این دنیاست؟ همچون یک کرم نمیر. بیدارشو! به سعادت جاوید دستیاب.
वृत्ति
وریتی
1
وریتی به معنای گرداب آب است که تمثیلی برای امواج فکری است که در ذهن برمیخیزند، آرام شده و سپس موج دیگر ذهن شروع می شود. موجی از فکر که اوج میگیرد و فرومینشیند.
2
وریتی، تغییرات ذهنی است که اثر آویدیا یا جهل است. وقتی آویدیا (جهل) با جنانا (آگاهی) از بین رفت، وریتیها نیز در روح ذوب میشوند.
با از بین رفتن هر وریتی، ذهن، قدرت بیشتری به دست میآورد.
3
از بین بردن وریتیها به خاطر آنکه بیشمارند آسان نیست. این امواج فکری که میآیند و میروند بایستی یکبهیک برداشته شوند. بعضی وریتیها بسیار قویاند و تلاش زیادی را میطلبند تا کنار گذاشته شوند. اما بسیاری از آنها ضعیفاند. افکار قوی باقی میمانند و بهطور مکرر هرروز بهمحض اینکه از رختخواب برخواستید روی میدهند.
4
دشمن واقعی شما کیست؟ ذهن شماست که انبار همه این وریتیهای بد و زیانآور است. تنها ذهنی که عاری از دلبستگی، توهم، حسادت، شهوت، خودخواهی و عصبانیت است، بهطور ثابت یاد خداست.
5
اگر آینه کثیف باشد، نمیتوانید چهره خود را بهدرستی ببینید. به همین ترتیب، اگر آینه ذهنتان با تجمع ناپاکی، یعنی شش گرداب (وریتی) ذهنی زیا آورِ شهوت، خشم، طمع، توهم، غرور و حسادت کثیف باشد، برهمن (روح) نمیتواند در ذهن منعکس شود. وقتی آینه ذهن کاملاً تمیز شد، وقتی ذهن ساتویک شد، برای بازتاب برهمن مناسب است (یوگایوکتا).
6
وقتی ذهن بهطور کامل کنترل شد، وریتیها فرومیریزند. وقتی همه تغییرات فروکش کردند، آنگاه و تنها آنگاه وارد سکوت میشوید. این لحظه ارزشمند را دریابید.
7
شهوت، خشم، طمع، توهم، غرور، حسادت، خیرهسری، ریاکاری، بیصبری، دلبستگی و تنفر بعضی از وریتیهای زیانبار هستند. آنها انسان را به چرخه سامسارا گرفتار و اسیر میکنند. غرور، توهم و امیال بخش زیادی از تارهای ذهنی را به هم میبافند.
8
شهوت، خشم، طمع، توهم، غرور، حسادت، شش میل ذهنی هستند. اگر بر شهوت غلبه شود، خشم و طمع که صلاحهای کمکی آن هستند، کارآیی خود را از دست میدهند.
9
اگر این دشمن دیرینه، شهوت از بین رود، بر پیروانش به آسانی میتوان غلبه کرد. اگر فرمانده کشته شود، کشتن سربازان آسان است. اگر شهوت، که منبع همه لذات است، فرو ریزد، آنگاه تمام بندهای دنیایی، که در ذهن ریشه دارند، فرومیریزند. چطور بدون چشمپوشی از آن انتظار دارید تا به نیرواکالپا سامادهی یا دانش روح برسید؟
10
در سرکوب شهوات مراقب باشید. کنترل ذهن خودآگاه آسان است. اما کنترل ذهن ناخودآگاه بسیار مشکل است. آنچه باید انجام شود، تصفیه ذهن ناخودآگاه از این امیال است.
11
ممکن است شما یک تارک دنیا، راهب یا آدم اخلاقمداری باشید. اما ببینید ذهنتان در رؤیاها چگونه رفتار میکند یا خود را به کدام سو میکشاند! در رؤیاها شروع به دزدی میکنید. خیانت میکنید. انگیزههای جنسی، جاهطلبیها، امیال پست و مبتذل همه در شما جمعاند و در ذهن ناخودآگاهتان ریشه دارند.
12
ذهن ناخودآگاه و خیالها و ایدههای منقوش بر ذهن ناخودآگاه (ساماسکارهایش) را بهوسیله تمیز و تشخیص حقیقی و واقعی یعنی روح از غیرحقیقی و غیرواقعی (ویچارا)، با احساس یگانگی با پروردگار (برهما بهاوانا)، مدیتیشن بر اوم و معنایش از بین ببرید.
13
اگرچه خیلی خوب میدانیم که بدن زن چیزی جز گوشت، استخوان، پوست ، مو، خون، ادرار و مدفوع نیست، با این حال مشتاقانه به آن شکل چسبیدهاید. چرا؟ به خاطر نیروی وابستگی (راگا)، توهم (موها)، خیالها و خاطرات منقوش بر ذهن ناخودآگاه (سامسکارا)، امیال در شکل ذهنی (واسانا) و تخیل (کالپانا).
14
وقتی از طریق تأمل پیوسته (ویوکا) و تمیز حقیقی یعنی برهمن و روح از غیرحقیقی (ویچارا)، امیال در شکل ذهنی آن (واساناها) از بین رفتند، به زنی دلبسته نمیشوید.
15
حالت ذهنی که در آن حتی یک فکر جنسی نیز وارد ذهن نمیشود، برهماچاریای ذهنی است. اگر در این حالت برهماچاریای ذهنی قرار ندارید، حداقل تلاش کنید وقتی محرک جنسی شما را برمیآشوبد، بدن را کنترل کنید.
16
از بستر خاطرات و تأثیرات منقوش بر ذهن ناخوداگاه (سامسکاراها) و امیال در شکل ذهنی (واساناها)، تخیلات و تصویرسازیهای در ذهن از طریق حافظه جاری میشوند. سپس وابستگی به آنها شکل میگیرد. همراه با این تصویرسازی و فانتزیها، احساسات و عواطف و محرکها نمود پیدا میکنند. عواطف و محرکها در کنار هم ادامه مییابند. سپس تحریک جنسی، میل جنسی، سوز و هیجان در ذهن و سپس در کل بدن آغاز میشود. این تحریک و سوز در ذهن به بدن مادی نفوذ میکند همانطور که آب ریخته شده در گلدان به سطح میآید به همان شکل نیز از بستر ذهن ناخوداگاه این محرکها به سطح خودآگاه ذهن و بدن مادی میرسند.
17
اگر هوشیار باشید، میتوانید از همان ابتدا جلوی این تصویرسازی و فانتزی را گرفته (دروازه اول) و جلوی خطر را بگیرید.
18
اگر به این فانتزی و تصویر اجازه دادید از نخستین دروازه بگذرد، وقتی تحریک خود را در سطح نشان داد، بهدقت آن را در دروازه دوم مشاهده کنید.
19
جلوی تحریک جنسی را میتوان بعد از انتقال به خود اندامهای حسی نیز بهآسانی گرفت. انرژی جنسی را به سمت بالا، مغز بهوسیله تمارین پرانایامی چون اودیانا و کومباهاکا بکشید. بهطور ذهنی و با قدرت، اوم را تکرار کنید. ذهن را به سمت موضوع دیگر معطوف کنید. دعا و مدیتیشن کنید.
20
دو نیرو در ذهن وجود دارد. نیروی متخاصم یا ستیزهجو و نیروی دوستی یا خودمانی. شهوت، نیروی خصم است که شما را پایین میکشد. عقل و خرد ناب، نیروی دوستی و مطلوبی است که شما را بالا میبرد و بهسوی الوهیت سوق میدهد.
21
رویدادها به ترتیب و پیوسته رخ میدهند. هماهنگی کاملی در آنها وجود دارد. سه چیز یعنی میل، تفکر و عمل همیشه با یکدیگر هماهنگ میشوند. فکر است که بدن را به عمل وامیدارد. فکری پشت هر عمل است.
Comments (0)